دختر قیصر در دودمان پیمبر صَلَّى اَلله عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ

بشر می‌گوید: چون او را به سامرا و حضور مولایم ابوالحسن امام هادی علیه السلام بردم، آن حضرت به او فرمود: « عزت اسلام، ذلت مسیحیت، و شرف خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام را چگونه یافتی؟ »
عرض کرد: « ای پسر رسول خدا! چیزی را که شما از من به آن آگاه تر هستی چگونه به شما وصف کنم؟ ».
امام هادی علیه السلام فرمود: « می‌خواهم به تو پاداشی بدهم، آیا ده هزار دینار طلا برای تو خوش تر است یا مژده ای که در آن شرف جاودانه است؟ ».
عرضه داشت: «مژدۀ فرزند برای من ».
فرمود:
« ابشری بولد یملک الدنیا شرقا و غرباً و یملأ الارض قسطا و عدلاً کما ملئت ظلما و جورا » [۱]
؛
« مژده باد تو را به فرزندی که خاور و باختر گیتی را به ملک خویش درآورد و جهان را از عدل و داد آکنده سازد، پس از آن که از ظلم و ستم آکنده باشد ».
نرجس خاتون علیهاالسلام پرسید: « پدر این مولود فرخنده کیست؟ ».
فرمود: « همان که پیامبر اکرم صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمْ در فلان شب از فلان ماه از فلان سال رومی تو را برای او خواستگاری کرد ».
پرسید: از حضرت مسیح علیه السلام و وصی او؟
فرمود: آری! حضرت مسیح علیه السلام و وصی او، تو را به عقد چه کسی درآوردند؟
عرضه داشت: « فرزند گرامی شما ابومحمد علیه السلام ».
فرمود: او را می‌شناسی؟
گفت: « چگونه نشناسم درحالی که از شبی که به دست بانوی بانوان جهان « حضرت زهرا علیهاالسلام » به شرف اسلام مشرف شده ام، شبی نگذشته که به دیدار من نیامده باشد ».
----------
[۱]: . غیبت طوسی، ص ۲۱۴؛ کمال الدین، ج۲، ص ۴۲۳ ؛ دلائل الامامة، ص ۴۹۵ ؛ و مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص ۴۷۴.